ابان مىگويد : به حسن بصری گفتم : اگر خلافت از طرف خدا و رسولش فقط براى على عليهالسّلام باشد نه براى ديگرى آيا اعتقادات ابوبكر و عمر را مثل اعتقاد عثمان و طلحه و زبير حساب مىكنى ؟ 👈 حسن بصرى گفت : اى برادرم ، مبادا بگویى : اگر براى او باشد… ! بهخدا قسم خلافت براى على است و براى آنان نيست 👌 چگونه فقط براى او نباشد بعد از آن چهار خصلت كه موثّقين بيشمار از پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله برايمن نقل كردهاند ⁉️ پرسيدم : آن چهار خصلت كداماند ؟ ☝️گفت : سخن پيامبر صلىاللهعليهوآله و منصوب نمودن او در روز غدير خم ✌️ كلام آن حضرت در جنگ تبوک كه فرمودند : تو نسبت به من ، همچون هارون نسبت به موسى هستى به جز پيامبرى ، 👈 اگر غير از پيامبرى چيز ديگرى هم بود حضرت آنرا استثنا مىكرد و يقيناً مىدانيم كه خلافت غير از نبوّت است 🤟 پيامبر صلىاللهعليهوآله در آخرين خطابهاى كه براى مردم ايراد كردند و بعد از آن داخل خانهاش شد و ديگر بيرون نيامد تا خداوند او را به نزد خود فراخواند و فرمودند : 👌 اى مردم ، من در ميان شما دو چيز باقى میگذاردم كه تا به آندو تمسّک كردهايد ، هرگز گمراه نمىشويد ، كتابخدا و اهلبيتم 👏 خداوند لطيف و خبير با من عهد كرده كه ايندو از يکديگر جدا نمىشوند تا بر سر حوض كوثر نزد من آيند مانند ايندو _ و در اينحال آنحضرت دو انگشت سبّابهی خود را كنار يکديگر قرار دادند ، نه مانند اين دو _ و حضرت در اينحال انگشت سبابه خود را كنار انگشت وسط قرار دادند _ چرا كه يكى از ايندو جلوتر از ديگرى است . 👌 به ايندو تمسّک جوئید تا گمراه و سرگردان نشويد . از آنان تقدّم و پيشى نجوييد كه هلاك مىشويد و به آنان چيزى نياموزيد كه آنان از شما داناترند ✋ و ديگر اينكه پيامبر صلىاللهعليهوآله به ابوبكر و عمر _ كه دونفر از هفتنفر یا دونفر از نهنفر بودند . يعنى در بين هفتنفر يا نهنفر بودند كه براى اينبرنامه آمده بودند _ دستور داد تا بهعلى عليهالسّلام بهعنوان اميرالمؤمنين سلام كنند